اولین ژله تزریقی ما سه تا نصفه شب عکس گرفتم اینجوری شده :D عکس صبح بعدیه
یعنی موقع درست کردن این ژله اونقدری که من ذوق داشتم الهام و دوستش نداشتند همیشه دوست داشتم ریسک کنم اما از خراب شدن و مسخره شدنم می ترسیدم تا اینکهههههههه
انجامش دادم و به قول اعضای خونواده ها قشنگ ترین واسه من شناخته شد سمت چپ تو عکس یعنی اونی که دست راست منه
مزش هم خیلیییییییییی خوب بود داداشم که همیشه کارش مسخره کردن بود این دفعه چشماش باز مونده بود میگفت فکر کن 1 % باور کنم این کار توووو بوده
تازه سخت ترین گل واسه من بود چون بین خودمون قرعه کشیده بودیم و رز به من افتاده بود و داوودی به الهام که وسطی میشه و لیلیوم به دوست الهام که سمت راستی میشه افتاده بود